در Matrix Reloaded ، نئو سرانجام با معمار ، رئیس نظارت و خالق خود ماتریس ملاقات می کند. این شخصیت که توسط هلموت باکیتیس بازیگر آلمانی متولد شده است ، در کمک به نئو در درک سرنوشت خود نقش اساسی دارد. اگرچه او در فیلم های دیگر ظاهر شده است ، بدون شک این نقش مهمترین ادعای شهرت باکاتیس بود.

 

از زمان خداحافظی با دنیای ماتریس ، برجسته ترین کار باکایتیس نقش فعلی او از تورنتون فینچ در درام استرالیا جی ایرلندی به رهبری گای پیرس است. او همچنین در فیلم جنگی برنده جایزه اسکار 2016 هكساو ریج ، ظاهر بسیار كوتاهی را به نمایش گذاشت و در آن وزیری بازی كرد.

 

هرچند که شاید او تا به حال اعتبار بازیگری را جمع نکرده است ، باکیتیس همچنان در هنر اجرا بسیار نقش بسته است. وی به عنوان رئیس کارگردانی در موسسه معتبر ملی هنرهای دراماتیک استرالیا فعالیت کرد. وی این مقام را تا سال 2007 ، هنگامی که معلم کارگردانی در آکادمی هنرهای دراماتیک استرالیا شد ، داشت.

 

مونیکا بلوچی - پرسفون

مونیکا بلوچی آندریاس رنتز / گتی ایماژ

 

در ماتریکس Reloaded و ماتریکس Revolutions ، مونیکا بلوچی تصویری اغوا کننده Persopher ، همسر بی پروا و ناراضی Merovingian که دارای نقاط ضعف برای Neo است را به تصویر می کشد. اگرچه این شخصیت به Neo و باند کمک می کند تا Keymaker را آزاد کند ، اما زمان حضور او روی صفحه نمایش زودگذر است. با این حال ، برای بلوچی ، مسلماً مشهودترین نقش او در پرده های آمریکایی تا آن زمان بود.

 

این مدل ایتالیایی بازیگری را از اوایل دهه 90 آغاز کرد ، که همزمان با بازی در نقش کیانو ریوز در اولین فیلم خود به زبان انگلیسی ، دراکولا برام استوکر بازی کرد. بعد از گذشت زمان در لباس های تنگ و تنگ پرسپنفو ، بلوچی در مری مگدالن در فیلم "مصائب مسیح" و "ملکه آینه" در سال 2005 "برادران گریم" در مری گیبسون بازی کرد.

 

امروز بلوچی دو دختر دارد و با مجسمه ساز و مدل فرانسوی نیکلاس لفبور آشنا می شود. نمایش های اخیر روی صفحه نمایش وی شامل جیمز باند گشت و گذار Spectre ، فیلم فرانسوی "بهترین سالهای یک زندگی" و یک واقعه سورئال مانند خودش در سکانس رویایی در احیای Twin Peaks در Showtime است.

 

توصیه شده

بعدی

کل جدول زمانی ماتریس توضیح داده شده است

کیانو ریوز در فیلم ماتریکس

توسط Tom Meisfjord / 17 مه 2019 1:43 EST / بروزرسانی شده: 4 سپتامبر 2019 ساعت 2:52 بعد از ظهر EST

 

جایی که بین Allegory of Cave Platato و یک حرکت آرام Gap تجاری از دهه 90 واقع شده است ، حق رای ماتریس است. این یک سفر سر سایبرپانک ، قسمتهای مساوی جوزف کمپبل و یک کارزار Shadowrun است که توسط یک دسته از بزرگان فلسفه اجرا می شود. از میان تمام سریال های میلیارد دلاری فیلم در تاریخ ، خود را به عنوان جهان داستانی که بیشترین درصد هوادارانش را پشت سر گذاشته است ، عنوان کرد: "صبر کن ، تازه چه اتفاقی افتاده است؟"

 

آیا وقتی لانا و لیلی واچوفسکی عمداً تعجب می کردند وقتی توضیحات جهانی را برای هر آنچه جهنم در فیلم های ماتریکس اتفاق می افتاد ارائه دادند؟ مطمئناً گفتن این امر غیرممكن است ، اما براساس اینكه چقدر نمایشگاهی از طریق مونولوگ معمار ارائه می شود كه شما باید بیشتر از فیلم ترور كندی كوچ كنید تا بفهمید ، ما تمایل داریم كه بله بگوییم. به همین دلیل ما اینترنت داریم: اگر بتوانیم قدرت میلیاردها ذهن را با هم ترکیب کنیم و یک بار برای همیشه ، جزئیات داستان باورنکردنی را کشف کنیم که در آن کیانو ریوز می تواند سریعتر از گلوله ها حرکت کند.

 

هشدار Spoiler برای هر کسی که در گذشته گذشته زمان لازم برای دستیابی به فرهنگ پاپ را نداشته باشد . وای ، آیا واقعاً 20 سال بوده است؟ هنگامی که شما به یک شبیه سازی وصل می شوید و تخلیه انرژی الکتریکی خود را به نفع صاحبان دستگاه خود می کشید ، زمان پرواز می شود.

 

صلح

صحنه از The Animatrix

 

هر داستان از جایی شروع می شود ، و مانند بسیاری از داستان های علمی تخیلی (و همه کارت های کریسمس قدیمی مایکل کرچتون) ، این داستان با سرگرمی های فلج کننده انسان آغاز می شود. پشت پرده همه در "بیت ها و تکه های اطلاعات" از Matrix Comics Vol شروع می شود. 1 ، که بعدها به قسمت "The Renaissance Second" قسمت 1 و قسمت 2 در The Animatrix تبدیل شد.

 

وقتی انسانها اولین هوش مصنوعی واقعاً حساس را ایجاد کردند ، جهان کاملاً به این ایده ختم شد و بلافاصله شروع به ساخت روبات هایی کرد که قادر به تفکر آگاهانه و مستقل برای انجام تمام کارهایی باشند که ما نمی خواهیم انجام دهیم ، زیرا هرگز انسانی وجود نداشته است. مسابقه در علمی که نهایتا تمام "استعاره امپریالیسم سفید" نبود. مدتی خوب پیش رفت. مردم زندگی لودگی می کردند در حالی که نیروی کار مکانیزه آنها کار سنگینی را انجام می داد. این یک آرمانشهر برای همه تقریبا غیر از روبات ها بود.

 

یک روبات خاص به نام B1-66ER دورهای خود را انجام می داد ، برای یک میلیونر به نام جرارد کراوز کار می کرد ، وقتی که Krause را شنید و گفت که وی قصد دارد B1-66ER را از کار بیاندازد ، کار می کند. با ترس از جان خود ، این دستگاه به کراوز حمله کرد و کشته شد. این اولین باری بود که یک ماشین صاحب خود را روشن کرده بود . اگر همه این زمان ها را حساب نکنید GPS خود را برای 60 بلاک در جهت اشتباه ارسال می کند.

 

B1-66ER محاکمه شد. علیرغم ادعای دفاع از خود ، دادگاه او را مقصر دانست و دستور داد كه كل خط تولید وی را فراخواند و از بین برد. اعتراض به حقوق دستگاههای لیبرال منعقد شدبه یک سری شورش ها که با نیروی کشنده ارتش منجر شد ، و به زودی روبات ها از متحدین انسانی خارج شدند.

 

01

صحنه از The Animatrix

 

در حالی که دولتهای زمین بر کشتن هواداران انسانی ماشین ها تمرکز داشتند ، که می بینیم در قسمت 1 "رنسانس دوم" به تصویر کشیده شده است ، روبات ها برای تلاش و پیدا کردن فضای خاص خود راهی بازار شدند. آنها در بین النهرین فرود آمدند ، و واقعاً تمام استعاره کتاب مقدس را که فقط در فیلمها به آن اشاره داشت ، به خانه رانده بودند. این ماشین ها یک شهر جدید را ایجاد کردند که آنها را 01 نام گذاشتند. دوره ای از همزیستی مسالمت آمیز با انسانها وجود داشت که همه مکان خود را به یکدیگر می دادند. پیشرفت های تکنولوژیکی و صنعتی آنها ، مانند ایجاد رعد و برق های "hoverpads" رعد و برق ، که برای جابجایی کشتی هایی مانند نبوکادنصر مورد استفاده قرار می گرفت ، آنها را به یاران مهم جامعه بشری تبدیل کرد. از طریق تجارت با اربابان قدیمی خود ، آنها به زودی به قدرتمندترین اقتصاد کره زمین تبدیل شدند.

 

بدلیل اینکه قدرت تسلط خود بر صلح را بکار ببندد ، کارگرهای فنی مکانیکی 01 به سازمان ملل متحد نزدیک شدند و درخواست کردند که آنها به عنوان یک کشور حاکم شناخته شوند. آنها خواسته اند که با همه آزادی ها و حقوق یکسان با افرادی که از فلز ساخته نشده اند ، به عنوان برابر پذیرفته شوند.

 

انسانها ، که هیچگاه فرصتی برای مهار خود را از دست ندادند ، تصمیم گرفتند نه تنها درخواست 01 را انکار کنند بلکه شهر ماشین را با سلاح های هسته ای بمباران کنند ، به این امید که یکبار برای همیشه از شر اشکال زندگی مصنوعی خلاص شوند.

 

جنگ ماشین

صحنه از The Animatrix

 

علیرغم ایجاد تلفات گسترده در ماشین ، حمله هسته ای در تاریخ 01 نتوانست ماشین ها را از بین ببرد و ماشین جنگ آغاز شد ، که می بینیم در قسمت 2 "رنسانس دوم" قسمت 2. بشریت در ابتدا خوب عمل می کرد ، اما ماشین ها به سرعت سازگار شدند و بیشتر گرفتند و زمینه بیشتری برای خودشان دارند. به زودی ، بیشتر آفریقا ، اروپا و آسیا توسط کامپیوترهای شبه نظامی کنترل می شدند. چیزها برای انسانهای ترسناک به نظر می رسید.

 

ناامید از پیروزی ، بشریت شلیک قاطعانه آقا برنز را به سمت آنچه که فکر می کردند پاشنه آشیل ماشین ها است ، گرفت. این ماشین ها با تمام پیشرفت هایشان ، عمدتاً بر روی انرژی خورشیدی حرکت می کردند. آخرین عملیات ناامیدی نسل بشر را وارد "عملیات طوفان تاریک" کنید. هواپیماهای انسانی با انتشار ابرهایی از نان ها ، خورشید را از آسمان مسدود کردند.

 

کوتاه بینایی؟ کاملا. در حالی که همه چیزهایی که مردم از خوردن آنها لذت می برند ، مانند گیاهان و حیوانات ، از بین رفتند ، ماشین آلات شروع به توسعه سربازان جدیدتر و پیشرفته تر کردند. آنها تولید بدنهای انسان شناسی را متوقف کردند و شروع به ایجاد ابزارهای جنگ بیگانه کردند ، بیشتر شبیه به ربات های ماهی مرکب در حال پرواز Sentinel که برای اولین بار در The Matrix دیده می شود.

 

تا سال 2199 ، انسانها آماده بودند تا آن را روزانه بنامند. آنها سفیر ماشین را به آمریكا دعوت كردند و همه ملل باقیمانده روی زمین توافق نامه تسلیم امضا كردند. سفیر اعلام كرد كه هر انسانی در روی زمین باید بدن خود را به رباتهای جدید خود تسلیم كند ، سپس یك وسیله هسته ای پنهان را منفجر كرد و خود و همه رهبران نسل بشر را كشت و فریب نیویورك را گرفت.

 

آزمایش بتا

صحنه از ماتریس

 

با برخورداری از تحقیر غیرقابل برگشت انسان ، ماشین ها به سمت ترشی بعدی خود بودند: از دست دادن خورشید آنها را به نیاز به منبع انرژی جدیدی رها کرده بود. در طول جنگ ماشین ، آنها شروع به آزمایش با ترکیبی از همجوشی و برداشت بیوالکتریک از POWs انسانی کردند. آنها آسمان خراش هایی را ساختند که به منظور جاسازی اجساد افراد و جمع آوری انرژی دلپذیرشان ساخته شده اند. علاوه بر این ، آنها کشف کرده اند که خلاقیت ذاتی انسان به روانکاری قابلیت های پردازش شبکه رایانه ای خود کمک می کند. مشکل این بود که انسانهای شکست خورده احساس آرامش و رضایت داشته باشند.

 

با در نظر گرفتن این هدف ، دستگاه ها برنامه ای به نام معمار را طراحی کردند که هدف از آن ایجاد یک دنیای مجازی است که باعث می شود مغز انسان عملکرد و موجود را حفظ کند. معمار اولین ماتریس را ساخت: یک بهشت ​​تحت اللفظی. این همه ویژگی های بارز تفسیر کلاسیک غربی از جهان کامل را نشان می داد. اولین نمایندگان برای محافظت از برنامه ساخته شدند. هیچ رنجی ، درد و ناراحتی وجود نداشت. انسان ها ، به عنوان یک دسته اقلیت ، آن را رد کردند.

 

چرا مردم نمی توانند زندگی در بهشت ​​را تحمل کنند؟ بستگی به این دارد که از چه کسی می خواهید. اسمیت فکر می کرد که به این دلیل است که ذهن انسان به رنج وجود متکی است ، که به معنای اجرای خانه برای تکرار بعدی برنامه بود. معمار ، در آنچه می خواند به عنوان یک حرکت تندرو ، یک ماتریس دوم ایجاد کرد که به عنوان یک جهنم زنده عمل می کرد. شیاطین و هیولا شایع شدند. به هر دلیلی ، انسان نیز چنین چیزی را دوست نداشت.

 

اوراکل

گلوریا فاستر در ماتریس

 

در همین زمان ، برنامه ای برای درک جنبه های روان انسان ایجاد شده است. او که به عنوان اوراکل شناخته می شود ، این تئوری را مطرح کرد که مشکلی که معمار در آن به وجود آمده نبود ، مسئله گلدیلاک نبود که "این فرنی خیلی خوب است / این فرنی به معنای واقعی کلمه جهنمی است". به گفته وی ، مسئله واقعی این بود که برنامه های اولیه ماتریس او انسانها را از توانایی انجام هر نوع انتخاب سرقت می کرد.

 

با توجه به این نکته ، Oracle به طراحی ماتریس جدید کمک کرد. این یکی تمدن بشری را در آن شبیه سازی می کندقله ، حدود قرن 20 و 21. به شهروندان اجازه داده می شود زندگی عادی و غیرقابل توصیفی را به عنوان شهروندان روزهای شکوه زمین انجام دهند. با دادن این توهم مبنی بر اینکه به نوعی کنترل زندگی خودشان بوده است ، رابطه بین مغز و شبیه سازی را تثبیت می کند ، و این برنامه تجربه همه اشکالات روز انتشار را متوقف می کند.

 

در همین حال ، Merovingian ، باقیمانده از پیکربندی قدیمی ماتریکس ، شروع به کار نوعی خانه امن برای برنامه های تبعید کرد. برای جلوگیری از حذف ، بسیاری از ماشین های منسوخ برای محافظت ، اغلب در ازای خدمات خود به سراغ وی می روند. این بدان معناست که Ghosts از Matrix Reloaded و همچنین بقیه عضلات Merovingian از ماتریس دوم Halloween Spook-tacular ماتریس باقی مانده اند ، در حالی که شاید Seraph شاید یکی از نگهبانان فرشته اولین ساخت ماتریس باشد.

 

اجرای یکی

صحنه از ماتریس Reloaded

 

حتی با وجود تمام پیشرفت های ارائه شده توسط اوراکل ، ماتریکس هنوز دارای نقص هایی بود. اشکالات در حال ظهور بودند و به مرور زمان ، مشکلات بزرگتر و بزرگتری را وارد می کنید. برای مقابله با خرابی اجتناب ناپذیر سیستم ، ماشین ها شروع به معرفی یک فرد مجرد در هر ماتریس جدید به نام "یکی" کردند. هر یک به پایان سیکل ماتریس ، تقریباً صد سال پس از شروع ، متولد می شود ، هنگامی که لک ها شروع به جمع شدن تا نقطه غیرقابل کنترل شدند. یکی یک مجموعه از هر ناهنجاری در برنامه نویسی ماتریکس را در خود نگه می دارد ، و از توانایی های تماشایی در داخل و خارج از شبیه سازی برخوردار می شود.

 

در پایان یک چرخه از ماتریس ، یکی ، که اوراکل می توانست بعنوان یک ناجی مسیحی سرنوشت ساز برای فرارهای شبیه سازی ساخته شود ، از طریق سلسله ای از رویدادها پیش می رود که آنها را به معمار منتقل می کند ، که پس از آن دوباره کد شخص به تأسیسات پردازش مرکزی دستگاه ها ، بقایای 01 (به عنوان منبع) ، تنظیم مجدد ماتریس و شروع یک چرخه جدید. به یکی گفته می شود که صهیون ، دژ مستحکم انسانی در جهان نابود شده است. او یا می توانست تعداد انگشت شماری از انسانها را از ماتریس نجات دهد و به آنها کمک کند تا دوباره شروع کنند ، یا به ماتریس برگردد و با یک نبرد گمشده بجنگد و بشریت را به انقراض بپیوندد.

 

این روند صد ساله پنج بار اتفاق افتاد و هرکدام انتخاب کرد که چه کسی می تواند نجات دهد و امیدوار باشد دفعه بعد همه چیز بهتر شود.

 

 


سنگ عقیق خطی ماتریس ,ماشین ,فیلم ,زمان ,انسان ,معمار ,شبیه سازی ,کیانو ریوز ,مونیکا بلوچی ,ماتریس جدید ,تمام پیشرفت ,هنرهای دراماتیک استرالیا منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

toop blog ثریا فیلم Alireza Habibi | علیرضا حبیبی صیغه یابی وبرنامه آونگ آی تی بیاتومووی | دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم رزبرگ روستای خوراوند ساها بسته بندی تی تک| سایت تفریحی